پیشگویی پنجاه سال بعد
از زندگیتان چه می خواهید؟ دوست دارید 10 سال بعد کجا باشید؟از همین امروز خود را انجا تصور کنید.
از کودکی در حال هدف گزینی بوده اید. در حدود یکسالگی راه رفتن را شروع کرده اید و این کار را به کمک مبل، صندلی، میز، ظرفشویی آشپزخانه، طبقه های یخچال و ... انجام داده اید! بعدا یک نفر را دیده اید که پشتک می زده است با دیدن او به خودتان گفتید: من هم می توانم این کار را بکنم و بعد آن را هر چند ناشیانه اما انجام دادید بین سه تا هفت سالگی خواندن را شروع کرده اید .تقریبا در همین محدوده بارها از دوچرخه افتاده اید تا بتوانید بالآخره تعادل خود را حفظ کنید و موفق شوید.
بعد از آن در مدرسه یک تیم تشکیل داده اید (مثلا تیم بسکتبال، والیبال، فوتبال، مطالعه درسی و...) گاهی اوقات نیز اهدافتان شخصی تر بوده اند (مثلا بردن مسابقه، نوشتن بهترین انشاءمدرسه، آموختن یک برنامه جدید کامپیوتری و....) به هر حال همیشه در حال هدف گزینی بوده اید و به برخی از آنها نیز رسیده اید شاید ستاره ی تنیس نشده باشید ولی تیم تنیس که تشکیل داده اید و یا اگر قهرمان بازیهای کامپیوتری نشده اید، حداقل یک مسابقه لذت بخش که داشته اید! و در این میان چیزهای زیادی در مورد هدف گزینی آموخته اید.
اهدافی برای تمام فصول!
هر چه که بزرگتر می شوید ،هدف های شما مهمتر می شوند هم اکنون نیز مشغول تصمیم گیری هستید.
برخی از تصمیمات می توانند یک عمر طول بکشند (عاداتی مثل کتابخوانی، مطالعه و تحقیق، پرداختن به یک ورزش خاص ویا عاداتی منفی مثل سیگار کشیدن، مصرف مواد و...) و یااینکه "جهت" زندگی شما را تعیین کنند (مثلا قبولی در دانشگاه، نظامی شدن، سرکاررفتن، ازدواج و ....) همچنین در دوران نوجوانی و اوایل جوانی درباره ارزش های سیاسی، دینی، اجتماعی و اخلاقی نیز به تصمیم گیری و هدف گزینی می پردازید.
پای بند چه چیزی هستید؟
برای اینکه مسئولیت زندگی خود را بپذیرید باید بدانید که چه چیزهایی برای شما مهم هستند اگر ندانید پایبند چه چیزی هستید، چطور می توانید تصمیم یگیرید؟ امام علی (ع) می فرمایند: شناخت خود شناخت خدا را در پی دارد.
در مورد مسائل زیر چه احساس و نظری دارید؟
- دین
- پول
- سیاست
- تحصیل
- کار
- ازدواج
- محیط زیست
مراقبت خود و محبت به خود به شما این امکان را می دهد که ابتدا خودتان را بپذیرید و دوست داشته باشید و بدانید کسی که خودش را نپذیرفته و دوست نمی دارد نمی تواند محبت و عشق حقیقی را نثار دیگران کند
برای خودشناسی بیشتر ما راهکارهای عملی زیرا را پیشنهاد می کنیم:
1- چیزهای مهم: پنج مورد از مهمترین چیزهای زندگی خود را بنویسید آنها را به ترتیب اولویت از یک تا پنج بنویسید اگر دوست دارید می توانید احساستان درباره ی این فهرست 5 تایی را با یکی از دوستان همسر یا والدین خود در میان بگذارید.
2- نگاه به آینده: 5 مورد از مهم ترین چیزهایی را که فکر می کنید در آینده تغییر خواهند کرد بنویسید به نظر خودتان این فهرست در 10 یا 30 سال آینده چه تغییراتی خواهد کرد؟
3- نگاه به گذشته: فرض کنید 95 ساله هستید در کمال آرامش در ایوان خانه ای با صفا نشسته اید و به منظره زیبایی چشم دوخته اید حالا زندگیتان را مرور کنید: کارهای مهمی که انجام داده اید چه بوده اند؟ آیا توانسته اید کارهای مورد نظر خود را انجام دهید؟ بچه و نوه دارید؟ دوستان شما چه کسانی هستند؟ چه خاطرات خوبی دارید؟ چه حوادث تلخی را پشت سر گذاشته اید؟ آیا از زندگی گذشته تان راضی هستید؟ آیا از خودتان راضی هستید؟ آیا چیزی را نیز به دنیا داده اید؟
چیزهایی را که در این تخیل کشف کرده اید بنویسید دوست دارید چطور زندگی کنید که در 95 سالگی احساس رضایت کنید؟
هدف از روابطه تان را معلوم کنید
ما نیازهای زیادی داریم از نیاز به غذا تا نیاز به خواب، مسکن، پول همچنین به عشق، محبت، تأیید و تشویق شدن نیاز داریم وقتی بدانید چه نیازهایی دارید و نیازهای خود را برآورده کنید دیگر به دیگران متکی و محتاج نخواهید شد.
امام صادق(ع) می فرمایند: سست و تنبل نباش تا آنکه تو را می شناسد تحقیرت نکند. اگر روی خودتان حساب باز کنید و مراقب خودتان باشید استقلال کسب خواهید کرد این به معنای بریدن از دیگران نیست بلکه مراقبت خود و محبت به خود به شما این امکان را می دهد که ابتدا خودتان را بپذیرید و دوست داشته باشید و بدانید کسی که خودش را نپذیرفته و دوست نمی دارد نمی تواند محبت و عشق حقیقی را نثار دیگران کند در واقع با پذیرش خود دیگر حاضر نیستید برای جلب محبت دیگران دست به هر کاری بزنید و حیت ارزش های خود را زیرپا بگذارید کسانی که بخاطر عشق و محبت خود را می فروشند در واقع برده عشق می شوند! اگر با خودتان خوش رفتاری کنید و سلامت، شادمانی و ارزش های اصیل درونی خود راحفظ کنید دیگران سعی خواهند کرد با شما دوست شوند امام صادق(ع) فرمودند: سه چیز دوستی را طلب می کند: دینداری، خوش خلقی و تواضع.
بخصوص در سنین جوانی باید بخاطر داشته باشید که عجز و درماندگی و به اصطلاح آویزان شدن برای پیدا کردن دوست یا شریک زندگی دوستان خوبی را برایتان به همراه نخواهد داشت. وابستگی و نیازمندی می توانند عده ای راجذب شما کنند ولی نمی توانند روابط سالمی را برایتان مهیا کنند درباره ازدواج نیز مکررا دیده شده است که افراد بخاطر دستیابی به فرد مورد نظرشان دست به هرکاری زده و از ارزش های مهمشان نیز دست کشیده اند نکته غم انگیز زندگی این افراد این است که معمولا آن عشق را نیز از دست می دهند زیرا خصوصیاتی که از آنها موجودی دوست داشتنی می سازد (مثلا پایبندی به اصول، متعهد بودن به ارزش ها و...) را فروخته اند!
هدف داشتن یا نداشتن؟
اگر بدانید می خواهید کجا بروید بیشتر احتمال خواهد داشت به آنجا برسید. برنامه داشتن برای زندگی و یا آینده ی نزدیک (اهداف کوتاه مدت) و دور (اهداف بلند مدت) باعث می شود احساس کنید زندگی تان هدف دارد .بی هدف بودن ،تقلید از دیگران و طبق میل دیگران زندگی کردن شاید آسان باشد اما مسلما لذت بخش نیست!
هدف گزینی اساس زندگی صحیح است کسی که در زندگی اش هدف ندارد و معلوم نیست به دنبال چه چیزی است نمی تواند رشد کند بلکه چون مردابی راکد می ماند
هدف شما چیست؟
هدف های خودتان را روی یک تکه کاغذ بنویسید و آن را به بخش های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم کنید.
اهداف کوتاه مدت، اهدافی هستند که میخواهید در عرض کمتر از 5 سال آینده به آنها برسید.
اهداف میان مدت، اهدافی هستند که بین 5 تا 20 سال آینده می خواهید به آنها برسید.
اهداف بلند مدت، اهدافی هستند که بین20 تا30 و40 سال بعد و همینطور بالاتر قصد دارید به آنها برسید.
این اهداف (درهر سه بخش) می توانند شامل اهداف تحصیلی، شغلی، روابط با دوستان، خانواده، ازدواج، محل زندگی، رشد معنوی و دینی، تهذیب اخلاقی و ... باشند اگر مشخص کردن این اهداف سخت است از قوه تخیل خود استفاده کنید تخیل به شما کمک می کند برنامه های مختلف را امتحان کنی. سبک های مختلف زندگی را تجسم کنید. ببینید کدامیک از آنها در شما احساس خوبی ایجاد می کنند و با شخصیت و خلق و خوی شما بیشتر جور است؟ مثلا تصور کنید در بعد علمی رشد زیادی داشته اید زندگیان را در 20 سال آینده تصور کنید آیا آن را دوست دارید؟ حالا تصور کنید که تاجر موفق هستید 20سال بعد چگونه زندگی ای خواهید داشت؟ و همینطورسبکهای مختلف زندگی را تصور کنید تا آنچه را بیشتر می پسندید و با روحیاتتان بیشتر هماهنگ است را پیدا کنید کمک گرفتن از یک مشاور خبره در این موضوع به واقع نگری و هدف گزینی درست شما کمک بسیاری می کند.
حال وقت تشویق است
پس از مشخص کردن اهدافتان وقت عمل کردن به آن می رسد! از اهداف کوتاه مدت شروع کنید و آنها را به بخش های کوچکتر (هدف های امروز – هفته بعد – ماه بعد – سال بعد) تقسیم کنید در صورت لزوم هر زمانی می توانید در اهدافتان بازنگری کنید. بسیار مهم است .هرگاه به اهدافی دست یافتید خودتان را بابت رسیدن به آن (حتی اگر بسیار بسیار کوچک و ناچیز باشد) تشویق کنید البته انتخاب نوع تشویق و تحسین به عهده ی خود شماست ولی یادتان باشد که هر تشویقی با هدفتان متناسب باشد.
هدف گزینی اساس زندگی صحیح است کسی که در زندگی اش هدف ندارد و معلوم نیست به دنبال چه چیزی است نمی تواند رشد کند بلکه چون مردابی راکد می ماند انسان برای رشد و پیشرفت لازم است که اولا نیازهای خود را بشناسد و سپس برآن اساس هدف گزینی کرده و در آخر با برنامه ریزی به اهدافش جامه عمل بپوشاند.
فاطمه السادات رادفر
بخش خانواده ایرانی تبیان