شناخت انواع قطعات الکترونیکی(ال ای دی ، خازن ، سلف و . . . )
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
بازدید : 3573
نویسنده : علی اکبری

شناخت انواع قطعات الکترونیکی(ال ای دی ، خازن ، سلف و . . . )

با سلام خدمت تمامی اعضای خانواده ایرانیان تیونینگ

شناخت قطعات باعث آسانتر شدن تعمیرات مدارات الکترونیکی میشود.حال قصد داریم که برای شما کاربران عزیز شرح کاملی از کارکرد هر قطعه را بنویسیم.

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

خازن ( Capacitors )

خازن از دو صفحه فلزی و یک لایه عایق تشکیل شده که به لایه ی عایق ، دی الکتریک میگویند.این قطعه توانایی نگه داری بار الکتریکی را در خود دارد و میتواند در مدارات مختلف با توجه به ظرفیتش ، مداری را راه اندازی و با کارش را ادامه دهد.
خازن را میتوان به عنوان یک صافی نیز مورد استفاده قرار داد زیرا خازن توانایی عبور سیگنال AC یا همان متناوب را دارا میباشد ، اما نمیتواند سیگنال DC یا همان مستقیم را از خود عبور دهد.
خازن در مقابل جریان متناوب اینگونه عمل میکند که در نیم سیکل مثبت شارژ و در نیم سیکل منفی دشارژ میشود . به همین خاطر میتوانید به راحتی جریان AC را از خود عبور دهد.

شکل سیگنال جریان متناوب (AC)


اما سیگنال مستقیم را نمیتواند از خود عبور دهد زیرا سیگنال مستقیم فقط باعث شارژ خازن میشود.

شکل سیگنال مستقیم(DC)

مهمترین خازنهایی که امروزه مورد استفاده قرار میگیرند.

1 ) خازنهای متغیر : خازن های متغیردر مدارات تیونینگ رادیویی از این خازن ها استفاده می شود و به همین دلیل به این خازنها گاهی خازن تیونینگ هم اطلاق می شود . ظرفیت این خازن ها خیلی کم و در حدود 100 تا 500 پیکوفاراد است و بدلیل ظرفیت پائین در مدارات تایمینگ مورد استفاده قرار نمی گیرند
در مدارات تایمینگ از خازن های ثابت استفاده می شود و اگر نیاز باشد دوره تناوب را تغییر دهیم ، این عمل بکمک مقاومت انجام می شود
درعمل جز در یک مورد که خازن را بدون عایق بین دوصفحه به کار میبرندمانند (واریابل وتریمرها)درسایر موارد بین صفحات خازنها نوعی ماده عایق قرار می دهند که بر حسب نوع عایق انتخاب شده برای خازنها،آنها رابه همان نام نیز می خوانند، مانند خازنهای سرامیک ،خازنهای روغنی و غیره .



-------------------------------------------------

2 ) خازنهای تریمر : خازن های تریمر ، خازن های متغیر کوچک و با ظرفیت بسیار پائین هستند . ظرفیت این خازن ها از حدود 1 تا 100 پیکوفاراد است و بیشتر در تیونرهای مدارات با فرکانس بالا مورد استفاده قرار می گیرندخازنها بخاطر خصوصیات خاصی که دارند در مدارات الکترونیکی از آنها زیاد استفاده میکنند.
خازنهای ظرفیت بالا را در مدارات منبع تغذیه بخصوص بخش ورودی آن که دارای فرکانس پائین نیز میباشد استفاده میکنند.(مانند فرکانس برق شهر=50 هرتز)
خازنهای ظرفیت پائین را عموما در بخش های که فرکانس بالاتر درآن وجود دارد استفاده میکند
خازنها را به چند طریق علامت وظرفیت گذاری می نمایند.

آی سی

یکی از قطعات الکترونیکی بسیار پرکاربرد در ساخت بسیاری از پروژه ها، آی سی ها می باشند. IC که از کلمات Integrated Circuit گرفته شده است به معنی مدارهای مجتمع می باشد. پیش از اختراع IC ها، برای ساخت مدارهای الکترونیکی از تعداد زیادی قطعه الکترونیکی استفاده می شد. استفاده از تعداد زیاد قطعات امکان ایجاد نقص در وسائل الکترونیکی را افزایش می داد و همچنین سرعت عملکرد مدار را پایین می آورد.
در طول دهه گذشته کاربرد IC ها رو به توسعه گذاشته و تبدیل به محصولی شده که عملکرد و هدف استفاده از آن تقریباً برای همه روشن است. مهم ترین مشخصه IC ها، اندازه آن ها می باشد. این اندازه معمولاً هزاران بار کوچک تر از یک ساختار نیمه هادی است که به روش معمول و با قطعات مجزا ساخته می شود. برای مثال یک IC کوچک با ابعادی در حد چند سانتی متر می تواند شامل چند صد هزار ترانزیستور باشد.
یکی از خصوصیات IC ها این است که هرگز تعمیر نمی شوند، یعنی اگر یک قطعه در داخل IC خراب شود، تعویض کل IC از تعمیر نمودن آن اقتصادی تر خواهد بود.آی سی ها انواع مختلفی دارند مانند cmos، TTL و...
آی سی ها امروزه کاربردهای بسیار فراوانی دارند. از کاربردهای آن ها می توان به کامپیوترها، ماشین حساب، لوازم الکترونیکی، خودروها و... اشاره نمود.پ

**(( آی سی ها قطعات الکترونیکی بسیار حساسی می باشند، لذا در اثر حرارت خواهند سوخت. در صورتی که بخواهید IC را به مدار لحیم نمایید حتماً باید از پایه IC استفاده نمایید. پایه IC در حقیقت یک وسیله ساده است که بر روی مدار لحیم می شود و IC می تواند با فشار در آن فرو رفته یا از آن بیرون بیاید. ))**




مقاومت

مقاومت یک عنصر ساده است که موجب ایجاد یک مقاومت در مدار میشود!!
حالا با یک مثال کار مقاومتو شرح میدم:
شما فرض کنید که در یک اتوبان در ترافیک ایستاده اید ، علت ترافیک یک تصادف در 1 کیلومتری خروجی اتوبان بوده است ...خب در اثر ترافیک تعداد گمتری اتومبیل در مثلا 5 دقیقه از خروجی اتوبان عبور میکنند...ولی در خروجی همان اتوبان در یک روز معمولی در همان 5 دقیقه تعداد بیشتری اتومبیل عبور میکند(مثالی که زدم با شرط یکسان بودن تعداد اتومبیل های درون اتوبان بود)
خب فک کنم دیگه فهمیدید که کار مقاومت چیه....
مقاومت ها در انواع مختلفی مانند وات بالا و .... در بازار وجود دارند.
یه قانون : هرچه مقدار مقاومت بیشتر شود مقدار جریان عبوری در مدار کاهش و مقدار افت ولتاژ در مدار بالاتر میرود...

مقدار مقاومتها عموما با کد رنگی نمایش داده میشوند.( واحد اندازه گیری مقاومت ها ، اهم است )

هر رنگ نشانه یک عدد است...

مشکی=0
قهوه ای=1
قرمز=2
نارنجی=3
زرد=4
سبز=5
آبی=6
بنفش=7
خاکستری=8

به مثال زیر توجه کنید:



این مقاومت 270 کیلواهم یا 270000 اهم است.

سلف


سیم پیچ به طور ساده یک سیم هادی معمولی است که پیچانده شده است . مقاومت اهمی سیم پیچ را در اغلب موارد می توان صفر فرض نمود و بنابر این با عبور جریان dc سیم پیچ مانند یک هادی عمل کرده و عکس العملی ندارد . (ولتاژ دو سر آن صفر است) اما چنانچه جریان عبوری بخواهد تغییر نماید . سیم پیچ با تغییر جریان مخالفت نموده و این مخالفت به صورت ایجاد ولتاژی به نام ولتاژ القائی بروز نماید. و اصولاَ این خاصیت خودالقائی سیم پیچ می نامیم.
هرگاه از سیمی جریان عبور کند اطراف سیم میدان مغناطیسی ایجاد می شود . در سال 1824 دانشمندی به نام اورستد دریافت که هرگاه قطب نمائی به سیم حامل جریان نزدیک شود عقربه منحرف می شود . و اثبات این موضوع است که اطراف سیم حامل جریان میدان مغناطیسی وجود دارد . تجمع براده ها در نزدیکی سیم بیشتر بوده به این معنی که شدت میدان مغناطیسی ایجاد شده در نزدیکی سیم بیشتر است . و هر چه از سیم دورتر شویم میدان مغناطیسی ضعیف تر می شود.

عمل موتوری

در جلوی سیم حامل جریان میدان مغناطیسی جریان مزبور با میدان مغناطیسی دائم در خلاف جهت بوده و در پشت سیم میدان های مزبور هم جهت هستند بنابر این در پشت سیم یک میدان قوی و در جلوی سیم یک میدان ضعیف بوجود می آید . اختلاف شدت میدان در دو طرف سیم باعث می گردد تا بر سیم حامل جریان نیروئی به سمت بالا وارد شود . امتداد نیروی مزبور عمود بر صفحه ای است که امتداد جریان و میدان مغناطیسی دائم بوجود می آورند و جهت آن در جهتی است که سیم را از میدان قوی تر به سمت میدان ضعیف تر حرکت دهد ، تا تعادل در دو طرف سیم برقرار گردد.پدیده مزبور اساس کار همه موتورهای الکتریکی است که انرژی الکتریکی را به انرژی مکانیکی تبدیل می نماید.

عمل ژنراتوری

عکس پدیده مزبور یعنی موتوری عمل ژنراتوری است . به همان ترتیبی که بر سیم حامل جریان در یک میدان مغناطیسی نیرو وارد می شود . چنانچه یک سیم هادی را در یک میدان مغناطیسی به نحوی حرکت دهیم که خطوط قوای مغناطیسی را قطع نماید تولید جریان می شود که به آن جریان القائی گویند.

شارژ و دشارژ

همانند خازن سیم پیچ هم قابلیت شارژ و دشارژ دارد. با این فرق که انرژی در سیم پیچ به صورت الکترو مغناطیسی ذخیره می شود. در صورتی که انرژی ذخیره شده در خازن از نوع الکترواستاتیکی است.

ترانزیستور


ترانزيستور از سه لايه نيمه هادي نوع PوN كه در كنار هم قرار ميگيرند تشكيل شده است . اين لايه ها ي نيمه هادي به دو صورت كنار هم چيده ميشود.

ترانزيستورNPN (تيپ منفي)

ترانزيستور PNP (تيپ مثبت)

ترانزيستور از 3 پايه تشكيل ميشود به نام هاي Emiter(اميتر ، منتشر كننده ) ،Base )بيس ، پايه ) ، Colector(كلكتور، جمع كننده )،نام گذاري شده است .

نيمه هادي كه اميتر را تشكيل ميدهد نسبت به دو لايه بيس و كلكتور ناخالصي بيشتري دارد و لايه بيس نسبت به كلكتور و اميتر ناخالصي كمتري دارد.


كاربردهاي ترانزيستور:



ترانزيستورها در مدارات زير كاربرد دارند:

1-در تقويت كننده ها

2-در تثبيت كننده ها

3-در نوسان سازها (در مدارات اسيلاتور)

4-در مدارات آشكارساز

5-در مخلوط كننده ها (مدارات ميكسر)

6-در مدارات كليد الكترونيكي (درمدارات سوئيچ)

7-درمدارات مدولاتور



طريقه پيدا كردن پايه هاي ترانزيستوربا اهم متر آنالوگ)

اهم متر را در رنج R×10 قرار ميدهيم ،يك پايه را به طور فرضي بيس در نظر ميگيريم و يك فيش اهم متر را روي بيس قرار ميدهيم فيش ديگر را تك تك به دو پايه ديگر ميزنيم اگر عقربه حركت كرد و همينطور با تعويض فيش عقربه حركت نكرد اين بدان معناست كه پايه بيس را درست انتخاب كرديم ( در صورت نادرست بودن آن پايه بعدي را بيس در نظر ميگيريم ).

با مشخص شدن پايه بيس در جهتي كه بيس به دو پايه ارتباط داشت ،اگر فيش قرمز روي بيس بود ترانزيستور مثبت واگر فيش سياه روي بيس بود ترانزيستور منفي است .



تشخيص اميتر و كلكتور

روش اول

اهم متر را در رنج R×10 قرار ميدهيم سپس مقاومت بين پايه بيس و دو پايه ديگر را اندازه ميگيريم .مقاومت پايه بيس اميتر از مقاومت پايه بيس كلكتور بيشتر است .RBE>RBC



روش دوم

اهم متر آنالوگ را در رنج بالا قرار ميدهيم به پايه بيس كاري نداريم .مقاومت بين پايه اميتر و كلكتور را از هردوجهت اندازه ميگيريم .ما اهم كمتر و فيش سياه را مد نظر داريم . درحالتي كه اهم متر اهم كمتر را نشان ميدهد اگر ترانزيستور مثبت باشد فيش سياه كلكتور(و فيش قرمز اميتر است ) و اگر ترانزيستورمنفي باشد فيش سياه اميتر(فيش قرمز كلكتوراست ) .



باياس ترانزيستور

براي اينكه بتوانيم از ترانزيستور به عنوان تقويت كننده و سوئيچ و.. استفاده كنيم بايد ابتدا ترانزيستور را مورد تغذيه DCقرار دهيم .اين تغذيه را باياس ترانزيستور گويند .براي اينكه ترانزيستوري شروع به كار كند بايد به صورتي درمدار قرار گيرد كه ديود بيس اميتر آن درباياس مستقيم و ديود بيس كلكتور در باياس معكوس باشد .

،در غير اين صورت ترانزيستور معكوس است .

انواع باياس ترانزيستور


الف- مستقیم یا ثابت:این بایاسینگ ایده ال نمیباشد زیرا تلفات دما باعث سوختن ترانزیستور میشود.



ب- تغذیه خودکار:این بایاسینگ هم تلفات دما دارد . از آن استفاد نمیشود.



ج-بایاس سر خورد:این بایاسینگ به عنوان ایده آل ترین نوع بایاسینگ میباشد که در مدارهای الکترونیکی استفاده میشود.



مفهوم تقويت و تقويت كنندگي


يك تقويت كننده الكترونيكي تقويت كننده اي است كه سيگنال ضعيفي به آن وارد ميشود و سيگنال تقويت شده اي از آن خارج ميشود به چنين تقويت كننده اي آمپلي فاير ميگويند .

هرتقويت كننده اي 4 پايه دارد ،2پايه ورودي -2پايه خروجي ،ولي ترانزيستور3 پايه دارد بنابراين در تقويت كننده هاي ترانزيستوري ورودي به 2 پايه داده ميشودواز يكي از پايه هاي ورودي در خروجي هم استفاده ميشد يعني يك پايه بين ورودي و خروجي مشترك ميشود بر حسب اينكه كدام پايه مشترك باشد سه حالت داريم :



C.B : بيس مشترك يا تقويت كننده ولتاژ: اين مدار قادر به تقويت ولتاژميباشد.

C.C : كلكتورمشترك یا تقویت کننده جریان:این مدار قادر به تقویت جریان ميباشد.

: C.E اميتر مشترك يا تقويت كننده جريان و ولتاژ برابر با تقويت توان: در این مدار هم تقویت ولتاژ و هم تقویت جریان میشود که با نام تقیت کننده توان معروف است.

ال ای دی (LED)
ال ای دی (Light Emitting Diode )
دیود ساطع کننده نور

تاریخچه:
تاریخچه ال ای دی (LED)
1907 : " Henry Joseph Round " تاثیر فیزیکی الکترولومينه سانس (در فیزیک یعنی پديده نورافشانى جسمى پس از قرار گرفتن درمعرض تابش اشعه) را کشف کرد . اما در همان زمان او روی یک روش جهت یابی بی سیم از طریق امواج رادیو برای ناوهای دریانوردی کار می کرد ، که باعث شد این کشف در همان آغاز فراموش شود .
1962: اولین دیود لومینانس قرمز ،به اسم GaAsp ، ساخته شد .
1971: LED در رنگ های دیگر، سبز ، نارنجی و زرد در دسترس بود . و به طور مداوم کارایی و بازده تمام ال ای دی ها در حال بهبود و توسعه بود .
1993: دیود ساطع کننده InGaN با کارایی بالا در رنگ های آبی و سبز مرئی به نمایش در آمدند . شرایط برای ایجاد نور سفید ، فراهم شد .
1995:ساخت اولین ال ای دی با نور سفید، توسط یک تبدیل لومینانس ، تحقق یافت .



:: موضوعات مرتبط: برق و الکترونیک , كار و فن اوري هشتم , ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: